-
۲۱ بهمن ۹۶ ، ۱۹:۴۶ ۰ نظر
محمد علی فشندی و دغدغه فرج
محمد علی فشندی که دو جریان از ایشان نیز در کتاب داستان های شگفت آیت الله شهید دستغیب نقل شده است می فرمود: در مسجد جمکران قم اعمال را بجا آورده و با همسرم می آمدم.
دیدم آقایی نورانی داخل صحن شده و قصد دارند طرف مسجد بروند.
گفتم: این سید در این هوای گرم تابستان از راه رسیده، تشنه است.
ظرف آبی برداشتم به سمت سید رفتم و به دستش دادم تا بنوشد؛ پس از آنکه ظرف آب را پس داد گفتم: آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان(عج) را از خدا بخواهید تا امر فرجش نزدیک گردد.
فرمود:( شیعیان ما به اندازه آب خوردنی، ما را نمی خواهند، اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد.)
این را فرمود و تا نگاه کردم آقا را ندیدم.
📚شیفتگان حضرت مهدی ج۱ ص ۱۵۵
۲۵۸
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
درباره من
هدف ما نشر مطالب مهدوی و شناخت امام زمان است تا گامی باشد برای ظهور ایشان.
آخرين عناوين
پربحث ترين ها
پربازديدترين ها
محبوب ترين ها
آخرین نظرات
- به جمع کاربران بلاگ بیان خوش آمدید. این یک نظر آزمایشی است.
۲۰ بهمن ۹۶، ۱۱:۲۰ - کوشا ساعی
آرشيو
- مرداد ۱۳۹۷ (۱)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱۱)
- بهمن ۱۳۹۶ (۸)
نويسندگان
- محمد مهدی ابوطالبی (20)